شهیر محمد| آنچه آشکارا بر اقتصاد کشور و بر این اساس بازار سرمایه سایه افکنده است، ریسک سیستماتیک تحریم است. بنابراین برای پاسخ به این سوال که کلید بازگشت رفاه به تالار شیشه ای دست چه کسانی است؟ اثرات تغییرات مختلف بر این ریسک باید بررسی شود.
حالت اول این است که ریسک سیستمی باقی می ماند و برجام برقرار نمی شود و در نتیجه تحریم ها ادامه می یابد که در این صورت منابع ارزی کشور روز به روز کاهش می یابد و انتظار می رود قیمت دلار افزایش یابد. اتفاقی که مانند دومینو در همه بخش های اقتصادی گسترش می یابد و در نهایت به کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم منجر می شود.
دلیل اصلی رکود بورس
البته با توجه به جنگ روسیه و اوکراین، افزایش شدید قیمت نفت و نیاز فوری بازارهای جهانی برای پوشش کمبود عرضه نفت روسیه، تحریمهای نفتی ایران تا حد زیادی روی کاغذ باقی مانده است و مسیر صادرات برای ایران. تسهیل شده است.
این مشکل دسترسی ایران به منابع ارزی را بسیار افزایش داد. اما ادامه این وضعیت منوط به تغییر شرایط جنگ و برنامه های کشورهای غربی برای جبران این کسری است. ادامه این وضعیت برای ایران شکننده است. کاهش ارزش پول ملی و انتظار افزایش تورم منجر به افزایش قیمت ها و در نتیجه اثر تورمی بر بازار سهام خواهد شد.
اگرچه این ممکن است با تاخیر فاز رخ دهد. اما این تاخیر دیر یا زود جبران خواهد شد. البته باید توجه داشت که افزایش قیمت سهام ناشی از تورم و رشد اسمی است. رشد واقعی نیست رشد واقعی که در نتیجه فروش بهتر و راهاندازی طرحهای توسعه در شرکتها حاصل میشود، زمانی اتفاق میافتد که مذاکرات برای ازسرگیری برجام با موفقیت به نتیجه برسد و به توافق جامع منتهی شود.
می توان گفت با رفع تحریم ها تا چند ماه دیگر شاهد افزایش فروش و همچنین افزایش نرخ شرکت ها خواهیم بود. در چنین شرایطی دولت می تواند پروژه های عمرانی بیشتری را اجرا کند. همچنین شرکت ها می توانند معاملات مالی و صادراتی خود را راحت تر و ارزان تر انجام دهند.
تمامی این پارامترها تعیین کننده سود واقعی شرکت و در نتیجه رشد قیمت سهام شرکت می باشد. رشد قیمت سهام خوب است و می تواند اثرات اقتصادی و گاهی اجتماعی بر کل جامعه داشته باشد.