کارمند قطار رئیس و نامادری خود را کشت

مهماندار هواپیما پس از اخراج، تمام سرمایه خود را در بورس از دست داد و منجر به یک توطئه هولناک شد. او که به خاطر ناکامی هایش از دست مدیر یکی از شرکت های راه آهن و نامادری اش به خشم آمده بود، در یک ساعت دو جنایت کرد و جان دو بی گناه را گرفت.

ساعت 15:00 روز یکشنبه 5 دی ماه ماموران پلیس راه آهن با قاضی ساسان گلمی محافظ جنایتکار تهران تماس گرفتند و از وقوع جنایت مسلحانه در پارکینگ راه آهن خبر دادند. با حضور بازپرس جنایی و کارآگاهان اداره آگاهی در محل مشخص شد مقتول مردی 40 ساله و یکی از مدیران شرکت سیمرغ است که برای تحویل گرفتن به پارکینگ راه آهن مراجعه کرده است. بعد از کار وارد ماشینش شد، نشست و به سمت او شلیک کرد. بررسی ها نشان داد که چهار گلوله به قفسه سینه مقتول شلیک شده و وی مورد اصابت گلوله کلت کمری قرار گرفته است.

عامل جنایت پس از تیراندازی مرگبار متواری شد و تیم جنایی با بررسی سوابق نظارت تصویری، مدارکی از هویت قاتل را مشخص کرد. دوربین ها خیلی زود هویت قاتل را فاش کردند و مشخص شد او یکی از کارمندان اخراجی شرکت بوده که به نظر می رسد برای انتقام از مدیر شرکت دست به جنایت مسلحانه زده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد عامل این جنایت مردی 40 ساله به نام محمد است. خرداد امسال نام او در لیست نیروهای اصلاحی قرار گرفت و از کار بیکار شد. این اطلاعات فرضیه انتقام جویی را تایید کرد و دستگیری مظنون قتل در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

  واژگونی اتوبوس اراک - بروجرد; 2 کشته و 57 زخمی

تیم جنایی همچنان در حال بررسی صحنه جنایت بودند که حدود ساعت 16، یک ساعت پس از اولین حادثه، تلفن قاضی ساسان گلامی، ناظر تهران زنگ خورد. پشت خط یکی از افسران کلانتری در شرق تهران بود که گفت زنی 60 ساله در منطقه حکیمیه به ضرب گلوله کشته شده است.

تیم جنایی پس از بازرسی های اولیه در محل حادثه اول راهی ماموریت دوم شدند. محل وقوع دومین جنایت مسلحانه آپارتمانی در طبقه دوم یک ساختمان مسکونی است که ماموران وارد آنجا شده و با جسد بی جان زنی که از ناحیه پا و دو گلوله از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته، پیدا می کنند.

همسر مقتول که شاهد جنایت بوده در شوک به سر می برد. او بعداً به پلیس گفت که پسرش محمد مرتکب این جنایت شده است.

مرد میانسال گفت: من سال ها قبل از همسر اولم طلاق گرفتم و دوباره ازدواج کردم. من از همسر اولم پسری داشتم که با ما زندگی می کرد، اما او برای مدت طولانی با ما اختلاف داشت. او در حال انجام وظیفه بود، اما حدود 10 ماه قبل از کارش اخراج شد و آن طور که متوجه شدم بعد از اخراج تمام سرمایه خود را در بورس گذاشت، اما سهامش سقوط کرد و ورشکست شد.

همه اینها او را بدخلق تر کرده بود. مدام به من و همسرم می گفت یا خانه را بفروشیم و ارث را به او بدهیم یا حدود 300 تا 500 میلیون تن به او بدهیم. اما من نتوانستم خانه ای را که در آن سن زندگی می کردم بفروشم.

  محمود: آماده بودیم پایگاه خبری افکارنیوز

همسرم هم مخالف بود تا اینکه دقایقی پیش پسرم به خانه آمد و دوباره بحث فروش خانه را مطرح کرد. او خیلی عصبانی بود و وقتی مقابل ما ایستاد ناگهان یک تپانچه از جیب کاپشنش بیرون آورد و چند تیر به نامادری اش شلیک کرد. من خیلی شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. پسرم با شلیک گلوله به همسرم از خانه فرار کرد.

مظنون قتل که با سلاح و مهمات کشف شده، مجرد است و در اولین تحقیقات، انگیزه خود را ارتکاب دو جنایت انتقام جویی عنوان کرده است. گفتگو با او را بخوانید:

میزبان قطار
دلیل نفرت شما از مدیر شرکت چه بود؟
او یکی از مدیران همان شرکتی بود که من در آن کار می کردم. اما در اوایل امسال، شنیدم که شرکت تعدیل خواهد کرد. من میزبان قطار تهران- یزد بودم و فکر نمی کردم اسمم در لیست اخراجی ها باشد. متأسفانه در ژوئن به من گفتند که شما هم باید ساکن شوید.

مدیر مجموعه قطعا از اینکه اسمم در لیست اخراجی ها بود از من راضی نبود. علاوه بر این، شرکت پس از تسویه حساب، پول را به طور کامل پرداخت نکرد. من حدود 11 میلیون تن از شرکت طلب کردم و همه اینها باعث شد برنامه ای برای انتقام بکشم.

مشکل شما در شرکت بود، چرا از مدیر بی گناه انتقام گرفتید؟
سکوت

چه زمانی برای انتقام برنامه ریزی کردید؟
مهرماه امسال تصمیم به ترور مدیرعامل شرکت گرفتم و برای اجرای این نقشه به یکی از استان های غربی کشور سفر کردم و یک اسلحه خریدم. بعد منتظر فرصت ماندم تا اینکه روز حادثه به پارکینگ راه آهن رفتم. زمان رفتن مدیر را می دانستم و منتظر آمدنش بودم. وقتی رسید، تپانچه ام را به سمت او نشانه رفتم و شلیک کردم.

  واکنش ظریف به اخبار منتشر شده مبنی بر انتقال پول به خارج از کشور

چرا نامادری خود را بعد از این جنایت کشتید؟
چون با او اختلاف نظر داشتم. من هم از او متنفر بودم. اجازه نداد پدرم خانه را بفروشد و ارث به من بدهد. او من را اذیت کرد و به دلیل اختلافات بین ما تصمیم گرفتم جانش را بگیرم.

دلیل اینکه پول ارث می خواستی چی بود؟
من 40 ساله هستم و سرمایه مناسبی ندارم. علاوه بر این، من شغل خوبی ندارم. پولم را در بورس گذاشتم اما سهامم سقوط کرد و روی خاک سیاه نشستم. همه درها جلوی من بسته شد و من شکست خوردم. این همه سال کار کرده بودم و چیزی نداشتم. بنابراین می خواستم با پول ارث امرار معاش کنم.

اما نامادری ام اجازه نداد خانه را بفروشم. از طرفی به پدرم گفتم یا 300 میلیون تن به من بده یا خانه را بفروش، اما نامادری ام عصبانی شد و به پدرم گفت که حق فروش خانه را ندارد. این باعث عصبانیت من شد و قتل دوم را انجام دادم.

بعد از قتل چه کردی؟
داشتم در خیابان راه می رفتم که بالاخره تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.

منبع: همشهری آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید