نحوه یادگیری مهارت ها در بزرگسالی

فرادید| اگرچه توانایی افراد برای یادگیری مهارت های جدید با افزایش سن کاهش می یابد، استفاده از انواع خاصی از تفکر به افراد کمک می کند تا به طور موثر مهارت های جدید را حتی در بزرگسالی بیاموزند.

به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی ورلد، اشتیاق تام وندربیلت برای یادگیری مادام العمر با سرگرمی های دخترش آغاز شد: پیانو، فوتبال، تکواندو. او می خواست دخترش را تشویق کند که راه او را دنبال کند و او را در کلاس ها و مسابقات همراهی کند.

وقتی دخترش تمرینات ذهنی انجام می داد، واندربیلت به ایمیل های او پاسخ می داد، یا با تلفن او بازی می کرد، یا به نقطه ای از فضا خیره می شد تا دخترش را تمام کند. خیلی زود متوجه ریاکاری اوضاع شد. او گفت: “من سعی کردم با تاکید بر اهمیت تحصیل گسترده در همه این مهارت های مختلف، او را تحت تاثیر قرار دهم.” اما ممکن است از من بپرسد: “چرا این همه کار را نکردی؟”

بنابراین واندربیلت یک کلاس شطرنج راه اندازی کرد و تصمیم گرفت چند مهارت را در یک سال بیاموزد. او آواز، طراحی، موج سواری و استادی را می آموزد. او در هیچ نقطه ای نمی خواست از یک توانایی نهایت استفاده را ببرد یا مهارت و چابکی خود را در نمایشی دیدنی مانند برنده شدن در مسابقه امریکن آیدل نشان دهد.

او گفت: ما به عنوان بزرگسالان برای رسیدن به اهداف تلاش می کنیم. ما احساس می‌کنیم که یادگیری به معنای یادگیری چیزهای لوکسی است که نمی‌توانیم از عهده آن برآییم.» اما واندربیلت فقط می‌خواست از این فرآیند لذت ببرد.

تام وندربیلت در کتاب مبتدیان خود که در ژانویه 2021 منتشر شد، سفر خود را به تفصیل شرح می دهد. او در این کتاب شهود شخصی خود را با علم کسب مهارت ترکیب می کند. در ادامه به بررسی قسمت هایی از این کتاب می پردازیم که ممکن است منجر به شکل گیری «ذهنیت مبتدی» شود. مرور این بخش ها می تواند به بزرگسالانی که می خواهند یاد بگیرند در این مسیر موفق شوند کمک کند.

اصول آموزش چیست؟
واندربیلت که پروژه مهارت آموزی را در پایان دهه چهارم زندگی خود آغاز کرد، می داند که توانایی یادگیری او با کودکانی مانند دختر خودش متفاوت است و مقایسه آن با توانایی یادگیری کودکان دشوار است. بچه ها به خصوص در مطالعه ضمنی مدل ها خوب عمل می کنند. آنها بدون هیچ توضیح یا توصیفی می فهمند که اعمال و رفتارهای خاصی منجر به رویدادهای خاصی می شود. اما پس از 12 سالگی، مقداری از توانایی خود در جذب اطلاعات را از دست می دهیم.

چگونه ذهنیت

اما نباید نسبت به توانایی های خود بدبین باشیم. بزرگسالان ممکن است در دوران کودکی نتوانند به سرعت مهارت های جدید را بیاموزند، اما همچنان «نوروپلاستیسیته» دارند، به این معنی که مغز در پاسخ به چالش های جدید بازنویسی می کند. وندربیلت با افراد میانسال بسیاری ملاقات کرد که همچنان از این “ابر قدرت” در حین یادگیری مهارت های جدید استفاده می کردند.

  4 نوع دوستی که در زندگی به آن نیاز دارید

علاوه بر این، واندربیلت در تحقیقات خود اصول یادگیری را توسعه داده است که هر کسی می تواند از آنها برای بهبود یادگیری خود استفاده کند.

اولین اصل ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما اغلب به سادگی فراموش می شود: ما باید از اشتباهات خود درس بگیریم. بنابراین به جای تکرار بی احتیاطی برخی از رفتارها، باید بیشتر متمرکز و تحلیلی فکر کنیم و به این فکر کنیم که چه کارهایی را درست انجام داده ایم و چه کارهایی را اشتباه انجام داده ایم. روانشناسان این عمل را «تمرین حساب شده» می نامند.

واندربیلت این را در شطرنج فهمید. می‌توانید ساعت‌ها به بازی‌های آنلاین بپردازید، اما در یادگیری شطرنج به اندازه یادگیری استراتژی‌های حرفه‌ای یا صحبت با یک معلم شطرنج حرفه‌ای در مورد دلایل باختتان مؤثر نیست.

اصل دوم ممکن است با آنچه قبلاً آموخته‌ایم متناقض به نظر برسد: باید مطمئن شویم که تمرین‌هایمان متنوع هستند. به عنوان مثال، در مهارت، این تنوع را می توان با تغییر اجسام یا تغییر وضعیت عمودی در حالت نشسته یا انجام یک ترفند هنگام راه رفتن ایجاد کرد. همانطور که یکی از دانشمندان به Vanderbilt گفت، این “تکرار بدون تکرار” نامیده می شود. این اجازه می دهد تا الگوهای آموخته شده توسط مغز خم شوند و به شما این امکان را می دهد که راه حل هایی برای مشکلات پیش بینی نشده پیدا کنید، مانند اشتباهی که چند قدم زودتر مرتکب شدید و منجر به از دست دادن تعادل شد.

واندربیلت همچنین دریافت که اگر می دانستیم باید این مهارت را به دیگران آموزش دهیم، بهتر آن را یاد می گرفتیم. مشخص نیست چرا چنین است، اما به نظر می رسد که این انتظار باعث افزایش علاقه و کنجکاوی افراد می شود که باعث جلب توجه مغز می شود و بنابراین کاری که انجام می دهیم اثر عمیق تری در حافظه می گذارد. بنابراین آنچه را که یاد می گیرید با دیگران به اشتراک بگذارید. Vanderbilt می گوید که مشاهده حرفه های یک مهارت خاص در حین انجام آن مهارت برای شما بسیار مفید است، اما مشاهده نوآوری های این مهارت برای شما بسیار مفید است زیرا تجزیه و تحلیل و ارزیابی کار آنها برای شما آسان تر است. نقاط قوت و ضعف آنها را درک کنید. .

  فرآیند "حفاظت" در سه سناریو

وندربیلت می گوید که با این دانش توانسته در هر مهارتی که پا گذاشته موفق به نظر برسد. او می گوید خوانندگی یکی از بزرگترین چالش های عاطفی او بود. “این روند باز شدن با یک غریبه به بی ادبانه ترین شکل ممکن بود” اما در عین حال خواندن بیشترین پاداش را به او داد. «آوانگارد [آواز خواندن]«این مهارتی است که من بیشترین توجه را به آن داشته ام، زیرا از اعماق وجودم احساس شادی و شادی کرده ام.

چگونه ذهنیت

اگر از قبل مشتاق هستید که برای خود سرگرمی داشته باشید، وندربیلت توصیه می کند با چیزی شروع کنید که کاملاً با سبک زندگی فعلی شما مطابقت دارد. او می گوید: «شاید از سرعت پیشرفت خود متعجب شوید. او می گوید: «بسیاری از مردم از ابتدا بسیار نگران و مضطرب بوده اند که باید زمان زیادی را صرف این موضوع کنند – فکر می کنند پایان راه اصلا مشخص نیست – و این آنها را می ترساند. وندربیلت متوجه شد که مهارت های طراحی او در حین تماشای یک سریال تلویزیونی به طور چشمگیری بهبود یافته است.

چرا باید در بزرگسالی مهارت های جدیدی یاد بگیرم؟
ممکن است هنوز برای شما آسان نباشد که یک مهارت جدید را شروع کنید و بپرسید که چرا باید یک مهارت جدید یاد بگیرید وقتی می توانید روی مبل دراز بکشید و استراحت کنید.

اما واندربیلت می گوید یادگیری مهارت های جدید مغز فواید زیادی دارد. برخی از این فواید طولانی مدت هستند و می توانند از آسیب مغزی جلوگیری کنند، که معمولاً با افزایش سن اتفاق می افتد. وندربیلت به نتایج مطالعه ای اشاره می کند که بر روی بزرگسالان بین 58 تا 86 سال انجام شده است. اینها افرادی بودند که چندین مهارت از جمله یادگیری اسپانیایی، موسیقی، آهنگسازی و طراحی را آموختند. پس از چند ماه، هر کدام نه تنها در مهارت های فردی پیشرفت خوبی داشتند، بلکه در سایر آزمون های شناختی عمومی نیز پیشرفت چشمگیری داشتند. عملکرد آنها در انجام تست های شناختی با عملکرد یک فرد 30 ساله قابل مقایسه است.

نکته مهم در اینجا این است که به جای تمرکز روی یک مهارت خاص، روی چند مهارت بودن تمرکز کنید. همانطور که وندربیلت در کتاب خود می نویسد: “به جای اینکه فقط به ماراتن فکر کنید، مغز خود را در معرض تمرینات مختلف با شدت بالا قرار می دهید. هر بار که شروع به یادگیری یک مهارت جدید می کنید، در واقع در حال تغییر شکل مغز خود هستید. “شما دوباره مغز خود را آموزش می دهید تا کارآمدتر باشد.”

  درخواست فوری ایلان ماسک از بایدن

ما عادت کرده‌ایم افراد با صلاحیت بالا را سطحی، سطحی و سازنده ببینیم. اما به نظر می رسد “مقطع” – مبتدیان معمولی – مغز تیزتری نسبت به استادان با یک مدرک دارند.

دنبال کردن علایق مختلف در طول زندگی می تواند به شما در افزایش خلاقیت کمک کند. همانطور که دیوید اپستین در کتاب طیف خود اشاره می کند، نخبگان برنده جایزه نوبل اغلب کسانی هستند که به جای اینکه صرفاً دانشمندانی باشند که در یک زمینه خاص کار می کنند، چندین مهارت هنری مانند موسیقی، رقص، هنرهای تجسمی یا نوشتن خلاق را دنبال می کنند.

هنگامی که شروع به یادگیری یک مهارت می کنید، احتمالاً لحظات شکست و احساس ناخوشایندی را تجربه خواهید کرد که ثابت می کند مهمترین بخش تجربه شما در طول فرآیند یادگیری است. وندربیلت که سال ها در روزنامه نگاری کار کرده است، می گوید چالش های جدیدی که در یادگیری مهارت های جدید با آن روبرو بوده است، او را بسیار خوشحال کرده و “رضایت حرفه ای” زیادی برای او به ارمغان آورده است. او می گوید: «این به نوعی ذهن من را باز کرد و باعث شد احساس کنم هنوز نمی دانم. این به ویژه برای مهارت هایی مانند طراحی که احساس می کردم چیزی در مورد آنها می دانم صادق بود. یادگیری چیزها با آنچه تصور می کردم متفاوت بود. انتظارات من دائماً به چالش کشیده شده است.

مطالعات متعدد نشان داده اند که فروتنی فکری – توانایی تشخیص محدودیت های دانش ما – توانایی ما را برای تفکر یا تصمیم گیری تقویت می کند. و در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، باید دائماً مفاهیمی را که قبلاً می‌دانیم بازنگری کنیم و ذهن خود را به روی اشکال جدید تفکر باز کنیم.

فرقی نمی کند که هدف ما یادگیری یک مهارت جدید باشد یا لذت بردن از اوقات فراغت یا بهبود مهارت های حرفه ای خود، اما همیشه می توانیم ذهنیت “مبتدی” را پرورش دهیم، به این معنی که هیچ چیز قطعی نیست و همیشه چیزی وجود دارد که یاد بگیر . . .

منبع: BBC World
ترجمه: سایت فرادید

دیدگاهتان را بنویسید