مرگ کودک 5 ساله با متادون؛ قتل یا تصادف؟

427994 971 خبر مرکزی

نامادری که متهم است با دادن متادون یک کودک را به قتل رسانده است، در دفاع از خود ادعا می کند که قتل تقصیر او نبوده و او را متهم به نامادری بودن کرده اند.

این زن در دادگاه مدعی است که قبلاً تحت تأثیر القاء به قتل اعتراف کرده و آنچه در دادگاه گفته شده صحت ندارد. بر اساس کیفرخواست، یک سال و نیم پیش پسر پنج ساله ای به نام سینا به بیمارستان منتقل و در حالت بیهوش معاینه شد. زنی که کودک را به بیمارستان برد، گفت نمی‌داند چرا بیهوش شده است.

ساعاتی بعد سینا جان خود را از دست داد و پرونده مرگ مشکوک تشکیل شد. بررسی های پزشکی قانونی نشان داد سینا بر اثر مصرف متادون جان خود را از دست داده است. بنابراین تحقیقات شروع می شود و نامادری سون سمیرا مورد بازجویی قرار می گیرد. اما او می گوید که نمی داند چه اتفاقی افتاده است.

در همین حال مادر سینا از سمیرا شکایت کرد و گفت سمیرا قصد کشتن پسرش را داشته و خواستار مجازات شد. سمیرا در نهایت دستگیر شد. وی گفت: من اتهام را قبول ندارم و مرتکب قتل نشده ام.

سمیرا در بازجویی های بعدی اعتراف کرد که متادون خریده و برای خودکشی ریخته است و سینا به طور تصادفی این نوشیدنی را خورده و جان خود را از دست داده است. با اعترافات این زن، کیفرخواست قتل عمد برای وی تنظیم و پرونده به دادگاه ارسال شد.

در جلسه رسیدگی در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران، مادر این پسر پس از قرائت کیفرخواست سمیرا، وی را به اتهام قتل عمد پسرش محاکمه کرد و خواستار قصاص شد. سپس پدر پسر جای او را گرفت.

  داروی دیابت، درمان بیماری قلبی

او گفت: “من معتقدم سمیرا از عمد این کار را نکرده است.” من با سمیرا زندگی کرده ام و می دانم که او زن خوبی است. خیلی مراقب بچه ها بود. او این قدرت را ندارد که عمداً به کسی صدمه بزند. تاکید می کنم که من با این زن زندگی کرده ام و فکر نمی کنم از عمد کاری انجام داده باشد. من نمی گویم متادون به نوزادم نداده است. اما مطمئناً می گویم که او از عمد این کار را نکرده است.

سپس سمیرا بلند شد. وی گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. من و پدر پسر سهیل عاشق هم شدیم و ازدواج کردیم. سهیل دو فرزند داشت و خانواده من با این ازدواج مخالف بودند. اما من به همین دلیل عاشق شدم و با او ازدواج کردم.

وقتی وارد زندگی سهیل شدم متوجه شدم فرزندان سهیل، سینا و ساسان، به شدت مجروح شده اند. آنها بچه های مطلقه بودند و آسیب روحی شدیدی دیده بودند. علاوه بر این، این کودکان از نظر جسمی آسیب دیدند و وضعیت تغذیه آنها در نظر گرفته نشد.

من بچه ها را خیلی دوست دارم. با سینا و ساسان هم رابطه خیلی خوبی داشتم. به من گفتند مامان. این باعث ناراحتی مادر خودشان شد.

متهم ادامه داد: من برای این بچه ها پول زیادی دادم. مدام مراقب تغذیه آنها بودم و حتی ماهی یک میلیون تن برای بازی درمانی کودکان پرداخت می کردم. من بچه ها را به درمان بردم و این درمان ها برای بچه ها خیلی خوب بود.

دلیلی برای صدمه زدن به آنها وجود نداشت. من سهیل را خیلی دوست داشتم و زندگی خوبی داشتیم.

  قیمت طلای جهانی امروز 1400/08/12 می باشد

هیچ دلیلی برای آزار سون یا ساسان در شبی که پدرشان نبود وجود نداشت. اگر قرار بود بچه ها را بکشم این کار را می کردم تا گردن مادرشان بیفتد. من آدم بی سوادی نیستم که نتوانم فکر کنم و فهمیدم اگر بچه ای را بکشم پلیس به سراغم می آید.

در آن زمان قاضی در دادگاه بخشی از اظهارات متهم را خواند و گفت: شما در دادگاه پذیرفتید که متادون خریده اید و گفتید: شوهرم به من توجهی نمی کند. همانقدر که با شوهر و فرزندانم مهربان بودم و به آنها توجه می کردم; اما شوهرم مرا ندید و مرا درک نکرد. از آنجایی که این دومین ازدواج من بود، نتوانستم طلاق بگیرم و تصمیم به خودکشی گرفتم.

من از میدان هروی متادون خریدم. به من گفتند اگر متادون را با نوشابه یا آب میوه مخلوط کنم تلخ می شود. من این کار را کردم و احتمالا سینا متادون مصرف کرده و مسموم شده است. قاضی ادامه داد: اعتراف کردی و با خط خودت نوشتی. چگونه ادعا می کنید که قتل نکرده اید؟

متهم گفت: اینها را نوشتم و در ذیل القائاتی که به من رسید، داستانی بافتم. بازپرس به من گفت که شوهرم مرا رها کرده و درخواست طلاق داده است. خواهرم دستگیر شده و اگر اعتراف نکنم دوباره بازداشت خواهم شد.

او به من گفت که کودک با متادون مسموم شده است. من با چند معتاد به کارتون در بازداشت بودم. یکی از آنها به من گفت که متادون تلخ است و باید با نوشابه یا آبمیوه مصرف شود. در بازجویی هم همین را نوشتم. من نمی دانستم متادون چیست و چگونه کار می کند.

  قیمت بیت کوین امروز 14/01/01

قاضی گفت: از خصوصیات زندگیت نوشتی که با شوهرت مشکل داشتی. اینها چیزهایی است که پلیس نمی دانست. چرا حقیقت را پنهان می کنید؟

متهم گفت: باور کنید نمی دانم متادون از کجا آمده است. مادر پسر در مورد من اظهارات نادرستی کرد. وقتی مادر سون متوجه شد من و سهیل با هم ازدواج کرده ایم، خیلی ناراحت شد. به من پیغام داد که سهیل شما را پیش پرستار بچه می برد و یک سال دیگر از شما طلاق می گیرد. گفت من و سهیل یک سال است که از هم جدا شدیم تا حالم خوب شود و بعد برمی گردیم.

متهم ادامه داد: این زن دو عکس خود را با سهیل برایم فرستاد تا بگوید سهیل او را خیلی دوست دارد. ظاهرا از طلاق پشیمان بوده و می خواسته برگردد و ازدواج ما کار را سخت کرده است. یک سال و نیم است که به خاطر نامادری بودن در زندان هستم.

من فقط به این دلیل که نامادری هستم مرتکب قتل نشدم، هیچکس حرف من را نمی پذیرد. قسم می خورم که کار من کشتن نبود. اعتراف می کنم اعتراف کردم. اما اعترافات من تحت تاثیر فشاری بود که ماموران به من وارد کردند و هیچ کدام صحت ندارد. نمی دانم چگونه متادون وارد بدن سان شد. من متادون در خانه نداشتم.

در پی اظهارات این زن، وکیل وی برای ارائه دفاعیات در صحنه حاضر شد. در پایان دادگاه، قضات شعبه 5 برای تصمیم گیری عجله کردند.

دیدگاهتان را بنویسید