مهسا بهادری| منوچهر نوساری هنرمندی است که شش دهه است رادیو، تلویزیون و تئاتر از هنر او استفاده می کنند.
وی از سال 1332 تا 1336 در رادیو مشغول به کار بود تا اینکه در سال 1336 به دعوت هوشنگ لطیف پور وارد عرصه دوبله شد و زیر نظر زنده یاد ایرج دوستدار دوره کارآموزی دوبله را گذراند. نوساری اولین بار در سال 1341 در سن 26 سالگی در فیلم “آتش لاله” به کارگردانی برادرانش محمود نوساری و هوشنگ لطیف پور ظاهر شد و با فیلمبرداری “اوالله” اولین تجربه کارگردانی خود را در جلوی دوربین به دست آورد.
اما این هنرمند پرکار با پیروزی انقلاب به یکباره تمام فعالیت هایش متوقف شد و از سال 1357 تا 1367 هیچ کاری نکرد و خانه نشین شد تا اینکه 10 سال بعد دوباره صدای منوچهر نوذری در برنامه صبح جمعه به گوش رسید. با تو”.
سعید توکل کارگردان برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» به خوبی از تمام فراز و نشیب های کار منوچهر نوذری پس از انقلاب آگاه است و ماجرای بازگشت او به رادیو، تئاتر و تلویزیون پس از یک دهه انزوا را روایت می کند. این گفتگو را که به مناسبت شانزدهمین خطر، سالگرد درگذشت منوچهر نوذری انجام شده است، بخوانید.
ماجرای بازگشت منوچهر نوذری به رادیو بعد از انقلاب
قبل از آمدن آقای نوذری به رادیو همین عنوان صبح جمعه بخیر بود که در زمان جنگ صبح های جمعه پخش می شد و یک برنامه خانوادگی بود و فضای برنامه شاد و انتقادی نبود. مسابقه ای هم به رهبری مرحوم حسین باقی بود.
اواخر سال 1364 رادیو برنامه ریزی برای راه اندازی گروه ورزشی و سرگرمی داشت و در همان زمان رادیو کنترل کار احمد شیشه گران را به عهده گرفت.
وقتی شروع کردیم مجری برنامه مرحوم حیدر صارمی با بازی جانی دلار و خانم مهین فردنووا بود. بعد از مدتی خانم پریچر به بهران آمدند و حدود دو سه سال این برنامه را پخش کردیم تا به سال 1367 رسیدیم و برای اینکه کمی متفاوت باشد چند نفر از هنرمندان قدیمی رادیو از سال 88 را به مدیریت زمان پیشنهاد دادیم. اجازه ندادند دوباره ما را برای کار در رادیو دعوت کنند. به ما گفتند لیستی را تهیه کنیم و ما این کار را با آقای منوچهر نوذری در راس آنها انجام دادیم.
باید نفر اول را به امتحان می آوردیم تا ببینیم بازخوردها در جامعه چیست. سالها بعد وقتی به رادیو آمد، اشک در چشمانش حلقه زد و به ما گفت که هر هفته با شنیدن نام سعید توکل و احمد شیشه گران خوشحال می شوم شما را ببینم و جای خود را در برنامه خالی ببینم. تو که همسن ایرج هستی، تو منی.
مولون از کدام شخصیت ساخته شده است؟
در عین حال نگران واکنش های رقبا و جامعه بودیم اما به لطف خدا و توانایی های ایشان استقبال خوبی از آقای نوساری صورت گرفت. به نظر من بازگشت به «صبح جمعه با شما» تولد دوباره آقای نوثری در رسانه ملی بود. در این شرایط به این فکر کردیم که چگونه آنها را برگردانیم تا مورد استقبال قرار گیرند.
یک بار خاطراتی از ملوک ضرابی خواننده قدیمی نقل شد که وقتی شخصی روی صحنه آمد شروع به تعریف و تمجید از او کرد و وقتی این مرد رفت به خانم ضرابی گفتند که این مرد هم هنر خاصی ندارد. این شخصیت آنقدر جالب بود که ملون را از او ساختیم.
تمجید مقام معظم رهبری از صبح جمعه بخیر
در واقع آقای ملون که مدام در حال تغییر رنگ بود توسط یک خواننده ساخته شد و بعد از مدت ها این شخصیت از آقای نوساری بیشتر به شهرت رسید. نکته دیگر اینکه حتی مخاطبان خاص هم برنامه را دنبال می کردند.
یادم هست مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری خود چندین بار از برنامه تعریف و تمجید کردند و در مراسمی با حضور همه عوامل برنامه «صبح جمعه با شما» به نکته جالبی درباره شخصیت ملون اشاره کردند.
به ما گفتند وقتی این برنامه را گوش کردم فکر کردم فردی را که در جوانی با همین خصوصیات دیدم شما هم دیدید و این آدم و کارهایش را تبدیل به نمایش کردید اما کمتر سنتی هستید و عجیب است. تصادف . سخنان ایشان مؤید برنامه و حضور آقای نوثری در رادیو بود.
بازگشت بلندگوها به رادیو در سال 1367
با توجه به سابقه همکاری آقای نوثری با سایر گویندگان از ایشان خواستیم دوستان دیگری را به رادیو بیاورند و از طریق این هنرمند منوچهر ولی زاده، حسین عرفانی، کنعان کیانی، شهلا ناظریان، اکبر منانی، اصغر اصغری، پرویز ربیعی و بسیاری از سخنرانان دیگر کلاس اول پس از سال ها دوری از رادیو به میدان بازگشتند و در سال 1988 یک انفجار برنامه ای در رادیو رخ داد.
در زمانی که آمارها ثبت می شد، برنامه «اوشین» «صبح جمعه با شما» در تلویزیون و رادیو ظاهر شد.
منوچهر نوذری چرا 10 سال بعد از انقلاب خانه دار شدید؟
در سال 90 مدیر رادیو عوض شد و در حدود 7 ماه کل تیم «صبح جمعه با شما» از رادیو اخراج شد. آقای جولایی، آقای گودرزی توسط آقای شیشه گران، خانم ژاله صادقیان توسط خانم بهروان و آقای تابش توسط آقای نوساری جایگزین من شدند.
در واقع یک تیم جایگزین برای ما انتخاب شد و به نظر می رسید دیگر برنمی گردیم اما بازگشتمان را مدیون صداوسیمای مقام معظم رهبری هستیم. همزمان با تعطیلی برنامه سه بار با آقای هاشمی تماس گرفت.
از مدیران آن زمان هم می پرسند و برای بار سوم می گویند هر چقدر هم دعوتشان کنیم به صداوسیما باز نمی گردند. آقای شیشه گران هم می گوید کی ما را دعوت کردید؟ خلاصه اینکه دوستان صداوسیما در حال فعالیت هستند و ما برگشتیم و این برنامه تا سال 1377 ادامه داشت.
در زمان آقای نوثری اتفاقات خوشایند زیادی برای برنامه افتاد، از دعوت از مهمان گرفته تا مطالبی که برای مخاطبان ارائه کردیم. اون موقع خیلی قشنگ بود منوچهر اسماعیلی را چند بار به رادیو آوردی؟ حتی یک بار گفتم می توانیم آقای اکبر عبدی را بیاوریم رادیو؟ و در کمال ناباوری منوچهر نوذری هفته آینده در صبح جمعه با شما دست در دست اکبر عبدی آمد.
نوساری پس از 12 سال به تئاتر بازمی گردد
در این مدت که از رادیو رفتیم باز هم ساکت نشدیم و با همین تیم وارد تئاتر شدیم. در زمستان سال 90 در سالن کنعان یک تئاتر اجرا کردیم و هواداران تیم صبح جمعه با تو در برف و سرما برای تماشای تئاتر ما به این تماشاخانه آمدند. ما حتی دو ماهنامه ای برای جانبازان نابینا را از طرف بنیاد جانبازان روی نوار ضبط کردیم.
در واقع می توان گفت منوچهر نوذری بعد از انقلاب 1369 به تئاتر بازگشت و در آن زمان کمدی ها و نمایش های شادی را در تماشاخانه گلریز یوسف آباد روی صحنه می بردیم و این نمایش ها پرفروش ترین سالن های تهران بودند. گاهی اوقات مردم حتی تا سه ساعت بلیط رزرو می کردند.
آقای نوساری تایپولوژی های زیادی را با تاکید درست انجام دادند که برخی از آنها بر اساس تجربه خودشان در اجرا است و برخی دیگر بر اساس خاطراتی که تعریف کرده اند.
گویندگان رادیو همیشه رها شده اند
اگر از کسانی که وارد عرصه هنر می شوند به درستی حمایت شود دیگر نیازی به انجام کارهای مختلف برای گذران زندگی نخواهند داشت، اما در کل هنرمندان به خصوص کسانی که رادیو می سازند بسیار مورد بی مهری قرار می گیرند و این من است او 40 سال دارد. تجربه.
وقتی وارد بخش هنرمندان می شوم به همسرم می گویم که بیشتر دوستان و همکارانم اینجا هستند. از فرهنگ مهرپرور گرفته تا کنعان کیانی و منوچهر نوذری و دوستان دیگر در سال های آخر عمرشان شرایط زندگی خوبی نداشتند.
همه اینها را بارها گفته ایم اما متولی پیدا نشد که کمک کند. اکنون می بینیم که دوستان سلبریتی ها یک کافه یا رستوران راه اندازی کرده اند و شاید این افراد کار درستی انجام می دهند زیرا عاقبت سایر هنرمندان را دیده اند و از قبل در حال برنامه ریزی برای آینده خود هستند.
زمانی که محمد سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما شد، برنامه جمعه ایرانیان پس از 14 سال کار متوقف شد و من از سال 1394 تا 1400 به مدت شش سال خانه نشین شدم. اگر انتظار داشتیم به تجمع و جبران کمبودهای گذشته توجه بیشتری شود چون آقای سرافراز از اعضای سازمان بود.
در همان سال ها در سال 64 نوارها را در واحد نظارت بررسی کردند و برنامه ویژه ای ساختیم، یعنی از سازمان بودند و با این سازوکار آشنا بودند. ما توقع داشتیم آقای سرافراز اوضاع را بهتر کند، اما آنها اوضاع را بدتر کردند و همان اتفاقی که در سال 90 برای ما افتاد، در سال 1394 نیز تکرار شد.
حقوق روزانه نوساری 5000 تن بود
آقای نوساری همیشه وقت شناس بود و اولین نفری بود که سر کار حاضر می شد. آنها برای کار خود ارزش زیادی قائل بودند، در حالی که در سال 1988 حقوق آنها 5000 تن در هر برنامه بود.
اگر آن زمان تریلر فیلم یا دوبله می گفتند، خیلی بیشتر از اینها درآمد داشتند. یادم هست قبل از انقلاب، آقای منوچهر اسماعیلی 300 هزار تن دستمزد می گرفتند تا درباره نقش اول یک فیلم صحبت کنند.
متأسفانه رادیو همیشه وضعیت مالی بدتری نسبت به تلویزیون داشته است و زمانی که آقای نوساری برنامه مسابقه هفتگی را برعهده گرفت، وضعیت مالی کمی بهتر پیدا کردند.
لبخندی مثل فنجان با قلبی خونین بیاور
اگر به سرنوشت هر یک از افرادی که باعث خوشحالی مردم شده اند نگاه کنید، یکسری مشکلات را مشاهده خواهید کرد. سعدی افشار را مثال میزنم، مردی که خندهاش ما را میخنداند و زندگیاش را وقف خنداندن مردم کرد. او به تنهایی از دنیا رفت و اصلاً هیچکس متوجه مرگ او نشد و این سرنوشت همه هنرمندان ماست و در مورد آقای نوساری هم همینطور است. زندگی هنرمندان نمونه ای از شعر با دل خونین است، لب های خندان بپوش، چون جام است.
ما رفتیم اما امیدوارم قدمی برای آینده برداشته شود تا این گنج های پنهان ارزان از بین نرود.