قتل یک زن باردار توسط مرد گهواره ای

416260 208 خبر مرکزی

اولین روزهای آبان ماه در تقویم پاییزی امسال است که خبر جنایتی هولناک در اطراف تفرجگاه روستای زشک این روستا پیچید.

بررسی های اولیه نشان می دهد زن باردار حدودا 30 ساله بر اثر ضربه شدید به سرش کشته شده و جمجمه اش شکسته است. ماموران با مشاهده این صحنه هولناک بلافاصله قاضی محمدزاده (دادستان و ترکبه شاندیز) را در جریان قرار دادند و سپس به مراقبت از صحنه جنایت پرداختند.

با توجه به اهمیت موضوع، بازپرس اداره یکم پلیس آگاهی به زودی با دستور ویژه پلیس منطقه به باغات اطراف منطقه زشک رفت و به این ترتیب تحقیقات میدانی و عمیق در خصوص این پرونده جنایی آغاز شد. در تحقیقات اولیه قاضی گلمکانی در صحنه جنایت مشخص شد زن یا افرادی جوان به ارتفاعات و باغ های اطراف تفرجگاه کشیده شده و کشته شده اند.

آثار کبودی زیر بدن زن جوان حکایت از آن داشت که عامل یا عاملان در ابتدا قصد خفه کردن وی را داشته اند.

پس از انجام معاینات پزشکی قانونی، برگه سونوگرافی حاوی اطلاعات «الهام- م» از جیب مقتول کشف شد، اما بررسی های دقیق پلیس نشان داد هویتی که روی برگه سونوگرافی نوشته شده بود واقعی نیست! اما ساعتی بعد، کارآگاهان با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی پلیس، هویت اصلی قربانی را که به نام “MA” شناخته می شود، مشخص کردند.

با بررسی اولیه صحنه جنایت و انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد زن جوان هفت ماهه باردار بوده است. لذا با توجه به حساسیت موضوع، گروهی از زبده کارآگاهان پلیس آگاهی با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ بهنام اووسی (فرمانده پلیس راه طرقبه شاندیز) مأمور رسیدگی به این پرونده جنایی و تجزیه و تحلیل اطلاعات شدند. .

  سانسور با کمی والیبال

با بررسی سوابق مقتول، کارآگاهان شواهدی به دست آوردند مبنی بر اینکه زن جوان سال گذشته پس از اختلافات خانوادگی برای ادامه زندگی از چناران به مشهد آمده و به همین دلیل چناران سابقه حضور در پلیس را دارد.

بر اساس این اسناد خانواده مقتول بلافاصله شناسایی شدند و به این ترتیب پرونده این جنایت هولناک وارد مرحله جدیدی از تحقیقات شد که نشان می داد وی جایی برای زندگی در مشهد نداشته و به قول معروف «آواره شده است. «این موضوع رسیدگی به پرونده را دوچندان کرده است.

به این ترتیب، شیوه تحقیقات پلیسی تغییر کرد و کارآگاهان در چندین شعبه اطلاعات و عملیات به فرماندهی سرگرد جواد زنگنه (رئیس پلیس آگاهی ترکبه شاندیز) دامنه تحقیقات و مشاهدات را به مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز گسترش دادند که زن جوان اقدام به اقدامی کرد. سرپناه شبانه مشهد دچار مشکل شده بود.

به همین دلیل شاخه ای از تحقیقات کارآگاهی به هسته مرکزی مشهد می رسد که به دلیل وجود مسافرخانه های متعدد، امکان ردیابی آن در این مناطق وجود دارد. از سوی دیگر، گروهی از کارآگاهان با هماهنگی قضایی به بازرسی از دوربین های راهنمایی و رانندگی هسته مرکزی مشهد و گروهی دیگر نیز برای ادامه رصد اطلاعات تلفن همراه مقتول که پس از جنایت مفقود شده بود، مامور شدند.

عملیات تخصصی و شبانه روزی کارآگاهان زیر نظر سرهنگ اوسی ادامه داشت تا اینکه شواهدی از حضور زن جوان در مسافرخانه های محلی به دست آمد که نشان می داد وی چندین شب را در مسافرخانه ها سپری کرده است.

  ضربه پرویز پرستویی به کنداکتور آخر; اعتراض به سوء استفاده!

کارآگاهان وقتی متوجه می شوند زن جوان با نگهبانان، کارکنان و متصدیان برخی مسافرخانه ها در مرکز شهر تماس می گیرد و از آنها برای استراحت یا پناه گرفتن در شب کمک می خواهد، شوکه می شوند.

در همین حال تحقیقات کامل کارآگاهان با ردیابی تلفن همراه مقتول به مردی حدوداً 40 ساله که مدیر پاره وقت یکی از مسافرخانه های مشهد بود، رسید. لذا کارآگاهان با دستورات ویژه قضایی وارد عمل شده و با همکاری مستمر کارشناسان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به مخفیگاه مردی 40 ساله به نام «مهدی علیه السلام» رسیدند.

سپس کارآگاهان در عملیاتی هماهنگ متهم را در حالی در مشهد دستگیر کردند که در تصاویر پایش تصویری در کنار زن جوان (مقتول) دیده می شد.

مرد 40 ساله ای که با دستان بسته و بهت زده به قانون خیره شده بود به کلانتری منتقل و تحت بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفت. ابتدا سعی کرد وانمود کند که با زن جوان کاری ندارد و او را نمی شناسد. با دیدن اسناد غیر قابل انکار آهی سرد کشید و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.

او به افسر پرونده گفت: دو سال پیش از همسرم جدا شدم و چون جایی برای کار نداشتم، نیمه وقت و شب در مسافرخانه کار می کردم تا اینکه یک روز عصر M-AC به مسافرخانه آمد و یک وقت پرسیدم. عصر تا صبح

او سپس ماجرای تلخ زندگی اش را برایم تعریف کرد که پولی برای تامین مخارج زندگی اش نداشت و به سختی زندگی می کرد. به همین دلیل ارتباط عاطفی بین ما ایجاد شد تا اینکه او را به باغی در اطراف روستای زشک بردم.

  راه هایی برای پس انداز بهتر

آنجا که هوس بر من چیره شد از او خواستم رابطه غیرقانونی برقرار کند اما آن زن به بهانه بارداری به شدت مخالفت کرد و با درخواست من مخالفت کرد. من که در این وضعیت هوس آلود بودم همچنان اصرار می کردم تا اینکه بالاخره به من توهین کرد.

در آن لحظه دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با عصبانیت روسری او را دور گلویش حلقه کردم تا صدایی در نیاورم، زیرا می ترسیدم رهگذران یا افراد دیگر متوجه شوند، اما بعد از چند دقیقه متوجه شدم که او هنوز زنده است و از ترس نفس می کشد، وقتی ماجرا فاش شد و من شناسایی شدم، سنگی را برداشتم و آنقدر به سر و شقیقه هایش زدم که مغزش بیرون ریخت. بعد مدارک و شماره تلفنش را گرفتم و با اتوبوس به مشهد برگشتم اما الان از کاری که کردم متاسفم و …

با اعترافات صریح متهم پرونده جنایی پس از حدود 20 روز تلاش با تلاش کارآگاهان و دستورات ویژه قضایی مختومه و مرد 40 ساله برای تحقیقات بیشتر و محاکمه قاضی گلمکانی روانه زندان شد.

منبع: روزنامه خراسان

دیدگاهتان را بنویسید