قتل یک جوان به جرم جنایت

418315 281 خبر مرکزی

پسر جوانی که ادعا می کند در درگیری با سارقان با تلفن همراهش کشته شده است، 108 روز پس از دستگیری ادعا می کند که او را به دلیل آزار و اذیت مقتول کشته است.

ساعت 23 و 30 دقیقه چهارشنبه 3 شهریورماه در پی مرگ مرد جوانی در حوالی پل جوادیه تحقیقات از سوی بازپرس ساسان گلمی و تیم بررسی صحنه جنایت آغاز شد.

مرد جوانی به نام کوروش که موضوع را به پلیس و اورژانس گزارش کرده بود، در جریان تحقیقات به پلیس گفت: من وبلاگ نویس هستم و برای آشنایی با دختر مورد علاقه ام از شهرستان به تهران آمدم. حدود ساعت 10 شب در خیابان قدم می زدم که یک موتورسوار دو چرخ به من نزدیک شد.

موتورسواران مرا به گوشه ای خلوت کشاندند و با تهدید تلفن همراهم که 35 میلیون تن قیمت داشت، به سرقت رفتم.

وقتی برای فرار سوار موتور شدند، موتور را از پشت کشیدم و تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد. همدست او نیز فرار کرد. وقتی دزد روی زمین افتاد، کمک خواستم و با اورژانس تماس گرفتم، اما وقتی امدادگران رسیدند، گفتند او مرده است.

اما پس از دستگیری این پسر، مسئولان اطلاع پیدا کردند که او مدتی است به ظن قتل ناپدری اش بازداشت شده است و او توضیح داد: «7 ساله بودم که بچه خیابانی بودم.

نامادری ام از روز اول با من ناسازگار بود و مدام مرا اذیت می کرد. تا اینکه 4 ماه قبل از اینکه به تهران بیاید، نامادری ام عصبانی بود و یک روز که از سر کار برای صرف ناهار به خانه آمدم، متوجه شدم پدر نامادری ام فوت کرده است. وقتی نیروهای اورژانس و پلیس رسیدند، من را به ظن قتل دستگیر کردند. اما چند روز بعد پزشکی قانونی علت مرگ را فلج اعلام کرد و بی گناهی من ثابت شد و آزاد شدم.

  من کشف کردم

در حالی که تحقیقات در خصوص مرگ یک موتورسوار به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران ادامه داشت، کارآگاهان واحد دهم بازپرسی پلیس با مشاهده دوربین های مداربسته دوربین های مداربسته در اطراف محل مشاهده کردند که اظهارات پسر جوان مبنی بر سرقت خود. تلفن همراه او فهمید تا اینکه 108 روز بعد متهم حقیقت را فاش کرد و مدعی شد که مرتکب قتل غیر عمد شده است.

وی در توضیح این حادثه گفت: یکی از دوستانم حدود 4 میلیون تن به من بدهکار بود. من هم به جای پول موبایلش را برداشتم و به تهران آمدم اما در اطراف ترمینال جنوب پلیس پسر جوانی را مظنون به سرقت دستگیر کرد. “بود.

با قرار گرفتن متهم در خودروی خود، من نیز مظنون بودم و تحت معاینات بدنی قرار گرفتم که با کشف دو گوشی موبایل در جیبم، شک آنها بیشتر شد. به پلیس توضیح دادم که گوشی مال یکی از دوستانم است و به جای اینکه بخواهم 4 میلیون و نیم گرفته ام.

ماموران با یاشار تماس گرفتند و او به تهران آمد و حقیقت را گفت و من آزاد شدم. در همان زمان پسر جوانی که او نیز در ترمینال بازداشت شده بود آزاد شد و با هم دوست شدیم.

روز حادثه به بهانه اینکه در یکی از مناطق کویری جنوب تهران 15 میلیون تومان اختلاس کرده است از من خواست که با او همراه شوم اما وقتی به آنجا رسیدیم با چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و من از او دفاع کردم. برای انتقام از عمل ناشایست او دستم را دور گردنش انداختم و او را فشار دادم که متوجه شدم حالش بد است و نیمه هوشیار روی زمین افتاد.

  استایل شیک هلیا امامی با کیک تولدش + عکس

ترسیدم و زنگ زدم و از مردم کمک خواستم، وقتی پلیس آمد، مجبور شدم سناریویی برای سرقت گوشی بیاورم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا بعد از مدت ها تصمیم گرفت راز قتل را فاش کند، پاسخ داد: عذاب وجدان داشتم و شب ها نمی توانستم بخوابم. البته در این مدت هم تیم جنایی و هم بازپرس مطمئن بودند که ماجرای سرقت گوشی یک سناریوی ساختگی است و من واقعیت را گفتم.

دیدگاهتان را بنویسید