داستان دختر قوزدار!

440362 409 خبر مرکزی

اگرچه پدر و مادرم به حقوق من احترام نمی گذاشتند و سرنوشتم به گونه های مختلف تغییر می کرد، اما امروز برادرم با رفتار خشن و پرخاشگرانه خود زندگی همه اعضای خانواده را سیاه کرد به گونه ای که …

زن 33 ساله ای که از برادرش به دلیل آسیب دیدن خودرو و ضرب و شتم شکایت کرده است، می گوید: از بچگی چهره زیبایی نداشتم، بنابراین پدر و مادرم. آن ها به من علاقه ای نداشتند که حتی مادرم هم اجازه نمی داد در مهمانی ها کنارش بنشینم.

او گفت: «وقتی برادرم به دنیا آمد، مرا به کلی فراموش کردند. فرید تمام زندگی پدر و مادرم شده بود و من از این همه بی توجهی رنج می بردم. آنقدر ضعیف بودم که هر بار پدر و مادرم با هم دعوا می کردند، پدرم با یک دست مرا بلند می کرد و روی زمین می زد. 12 سال بیشتر نداشتم که در حین بازی کتفم شکست و طبق تشخیص پزشکان مجبور شدم تحت عمل جراحی قرار بگیرم اما پدرم هزینه عمل را پرداخت نکرد تا اینکه شکستگی استخوان از پشتم بیرون آمد و تبدیل به یک بیمار شدم. دختر قوزدار

وی گفت: پدرم اصرار داشت که وقتی ازدواج کردم هزینه کارم را شوهرم بپردازد اما در این شرایط هیچکس به من پیشنهاد نداد و من بیش از پیش منزوی و غمگین شدم. با این حال هرگز به خاطر علاقه عجیب و غریب مدرسه را ترک نکردم.» درس خواندم، خلاصه 17 سالم بود که یک فرد ناشناس هزینه عمل را پرداخت و از شر قوز خلاص شد، اما من همچنان از خانواده ام التماس عشق می کردم. بعدها که در رشته الهیات تحصیل می کردم، مرد جوانی از من خواستگاری کرد و با هم ازدواج کردیم، اما نامزدی ما فقط 4 ماه طول کشید و او به بهانه اینکه رفتار پدر و مادرم مناسب من نیست، از من طلاق گرفت، اما از طرفی… او ادعا می کند که دختر ضعیفی است و من می خواستم با دختری که مزاحم می شد ازدواج کنم!

  Azra 2022 Heritage Series; بازسازی مدل تاریخی هیوندای گرنجور

وی گفت: با اینکه می دانستم محمود به خاطر رفتار پدر و مادرم از من طلاق می گیرد، کاری از دستم برنمی آمد. بعد از این ازدواج ناموفق، تازه شروع به تحصیل و کار کردم و فوق لیسانس الهیات گرفتم.» در این شرایط تمام لوازم جهیزیه ام را خریدم، اما از طرفی برادرم به مواد مخدر صنعتی روی آورده بود که پدر و مادرم مجبور شدند او را به ترک اعتیاد ببرند. حالا پدر و مادرم را کشته بود و با فحاشی و فحاشی از آنها اخاذی کرده بود.

او که جوانی بیکار است مدعی است چون مرا به دنیا آوردی باید تمام هزینه های مرا بپردازی و به همین بهانه نه تنها به پدر و مادرم بی احترامی نمی کنی بلکه آنها را هم کتک می زنی. او قبلا با دختری رابطه داشت، اما وقتی دختر متوجه رفتار پرخاشگرانه او شد، بلافاصله رابطه او را قطع کرد و به دنبال سرنوشت خود رفت.

الان هم فرید به مادرم فشار آورده که برایش دختری انتخاب کند اما مادرم تاکید می کند که تا دست از این رفتارها نبرد نمی تواند دختر را بدتر کند! از طرفی من که علاقه زیادی به طراحی و عکاسی داشتم در یک شرکت کار کردم و یک آپارتمان و یک ماشین خریدم.

در همین حین یکی از همکارانم که متاهل بود به من پیشنهاد ازدواج داد اما من به دلیل اینکه نمی خواستم زندگی خود را در لانه دیگران بسازم، پیشنهاد ازدواج او را نپذیرفتم و به همین دلیل همکارم از من خواست که با هم یک شرکت خصوصی راه اندازی کنیم. بله قبول کردم و تمام کارهای اداری را انجام دادم اما در آخرین لحظه به من پیامک داد که اجازه دادم کار کنی! دیگه برای ازدواج تحقیرم نکن!

  حرف های عجیبی که در خانه می زنیم از کجا می آیند؟

با دیدن این پیامک قلبم را شکست و شروع به کار را فراموش کردم. چند سال بعد از این ماجرا، با زنی میانسال آشنا شدم که به من کمک کرد تا این شرکت را راه اندازی کنم. در همین زمان بود که متوجه شدم همکارم دچار سانحه شد، نخاعش قطع شد و در حالی که روی ویلچر زندگی می کرد به من پیغام داد که آن را درست کنم و …

الان هم مادرم معتقد است که فرید به خاطر ظلمی که به من کرده اند دارد آنها را اذیت می کند. آخرین باری که شبانه با برادرم و پدر و مادرم از مهمانی به خانه آمدم، برادرم پشت فرمان ماشین به بهانه قوی بودن رکورد به من حمله کرد و من و مادرم را کتک زد و ماشینم را نابود کرد. .

در این گزارش آمده است که تحقیقات قضایی و روانی در مورد این پرونده آغاز شده است.

منبع: خراسان

دیدگاهتان را بنویسید