ناصر زاخاری| رکود نگران کننده ای که ماه هاست بورس کشور را تحت الشعاع خود قرار داده است، انتظارات عمومی را افزایش داده است که دولت باید طرح حمایت از بورس را تدوین و اجرا کند و آن را به رونق بازگرداند.
گهگاه وعده های حاکمان نیز بر این خواسته تأکید می کند; در این راستا آخرین اظهارات وزیر اقتصاد و دارایی درباره تصمیمات ستاد اقتصادی دولت برای حمایت از بورس نیز قابل توجه است.
وقتی صحبت از حمایت بازار سهام می شود، دو سوال اصلی منطقی ذهن تحلیل گران را به خود مشغول می کند: چرا باید از بورس حمایت شود؟ و اگر یک بنیاد حمایتی وجود داشته باشد، آن حمایت چه باید باشد؟ سوال اول به درستی فرض می کند که ظرفیت حمایت از دولت محدود است.
در چنین شرایطی اولویت بورس نسبت به سایر حوزه ها برای جذب بخشی از این ظرفیت حمایتی چیست؟ در پاسخ باید گفت که بورس ویترین اقتصاد ملی است. سیطره رکود بورس و خالی شدن این بازار مهم از رونق و پویایی، سیگنال بدی را به تمامی بنگاه های اقتصادی می رساند و به شرکای بالفعل و بالقوه اقتصاد کشور هشدار می دهد که آینده روشن اقتصاد در پیش نیست؛ چرا که در این راستا، اقتصاد کشور به دلیل عدم موفقیت در بازارهای جهانی است. و دولت هیچ برنامه ای برای تحریک و تحریک رشد اقتصادی ندارد. اما مطمئناً هر رونق بازار سهام، تحلیلگران با تجربه اقتصادی و مالی جهانی را فریب نمی دهد.
آنها توجه را به رونقی جلب می کنند که نشان دهنده شکوفایی بخش تولیدی اقتصاد و افزایش وزن اقتصادی کشور در میان پویاترین اقتصادهای جهان امروز است.
به همین دلیل ورود سهامداران جدید به بورس در ماه های پایانی سال 98 و اوایل سال 99 مورد توجه این ناظران قرار نگرفت. دولت می تواند با حمایت معقول بورس، فضای آرامش و اطمینان را به بازار سرمایه بازگرداند و صاحبان نقدینگی را مجاب کند که به جای سرمایه گذاری در کارگزاری و فعالیت های غیرمولد یا ذخیره ارز و خرید ملک، سرمایه خود را به بورس بیاورند. اموال تضمین سلامت.
از سوی دیگر، با رونق بازار سهام و معرفی ابزارهای مالی مدرن، فعالان اقتصادی می توانند از راه های موثری برای تامین منابع مالی برای گسترش ابعاد کسب و کار خود استفاده کنند. به این ترتیب رونق بورس می تواند به تدریج اقتصاد ملی را در مسیر رشد و شکوفایی مستمر قرار دهد; اما سوال دوم بسیار مهمتر از سوال اول است.
دولت چگونه باید از بورس حمایت کند تا این حمایت منجر به افزایش رونق و ادامه رونق اقتصادی شود؟ دولت با ورود به اقتصاد برای برخی فعالان اقتصادی و گروهی از شهروندان منفعت ایجاد می کند. اما آیا واقعاً این منافع نصیب جامعه هدف می شود یا صرفاً نصیب گروهی فرصت طلب و سودجو می شود؟
در حوزه بازار سرمایه نیز این قاعده کلی اعمال می شود و حمایت دولتی تنها می تواند دارایی گروه کوچکی از سفته بازان را افزایش دهد و تاثیری بر رشد اقتصادی نداشته باشد. به همین دلیل است که طراحی سیاست «حمایت» بازار سهام باید بسیار معقول و محتاطانه باشد.
اقدامات حمایتی مربوطه را می توان در سه عنوان در نظر گرفت: جایگاه اول شامل کلیه اقدامات انجام شده برای تقویت بخش مولد اقتصاد است. بخش مولد اقتصاد به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی کشور باید نسبت به سایر بخش ها در موقعیت عالی قرار داشته باشد و بتواند بیشتر سرمایه های مالی کشور را جذب کند.
در شرایطی که فعالیت های دلالی و رانت خواری از رونق قابل توجه و بازدهی بسیار بالاتری نسبت به بخش تولیدی برخوردار است، حمایت بازار سهام به نتیجه مطلوبی در اقتصاد ملی منجر نمی شود. سرفصل دوم شامل اقداماتی است که در بازار سرمایه و در حوزه نقدینگی باید انجام شود.
دارندگان نقدینگی، به ویژه زمانی که اقتصاد ملی بی ثبات است، فرصت های سرمایه گذاری متنوع را به عنوان پناهگاه های امن می بینند که برای حفظ ارزش دارایی های پولی آنها و دوم، برای تضمین بازده خوب ضروری است.
در شرایطی که فرصتهای رقابتی بورس از جذابیت و اطمینان بیشتری برخوردار است، طبیعتا ایمن بازار سهام مورد توجه صاحبان نقدینگی قرار نخواهد گرفت. بنابراین اگر دولت واقعا قصد حمایت از بورس و ایجاد رونق پایدار در آن را دارد، باید وضعیت این بازار مهم را به نفع امنیت بورس تغییر دهد. بورس باید در رقابت با گاوصندوق های طلا و ارز یا حتی املاک و خودرو دست بالا را داشته باشد.
این امر با تغییر جزئی در سیاست مالیاتی و قیمت گذاری محقق نخواهد شد و نیازمند اصلاحات اساسی است.
فصل سوم مجموعه اقداماتی را که در حوزه مدیریت بورس اوراق بهادار اعمال می شود مورد بحث قرار می دهد. رونق بازار سهام و جذابیت آن برای سرمایه گذاران، به ویژه سرمایه گذاران خرد، به سفته بازان فرصت طلب این امکان را می دهد که بیشترین حاشیه سود را تجربه کنند و اطلاعات نادرست در مورد فرصت های سرمایه گذاری به نامزدها داده و به ضرر سرمایه گذاران جدید باشد.
نظارت مؤثر بر تحرک مشکوک شرکتکنندگان «خاص» بورس میتواند به تدریج این حس اطمینان را در بین صاحبان نقدینگی خرد ایجاد کند که گاوصندوق بازار سهام بهترین راه برای حفظ ارزش داراییهای کوچک آنهاست و میتواند بازدهی رضایتبخشی را برای آنها فراهم کند.
ممکن است اغراق نباشد که حمایت از بورس را «آسان و محدود» بدانیم. زیرا اگرچه ممکن است در نگاه اول آسان به نظر برسد، اما پیچیدگی ها و دشواری های خاصی دارد; به خصوص اگر سیاستمداران و دولت ها به کیفیت این حمایت ها توجه کنند نه فقط کمیت آن.
به همین دلیل است که می گوییم اگرچه حمایت بورس بسیار ضروری است، اما باید با دقت و مسئولانه بسیار طراحی و اجرا شود و برای این طراحی باید از بهترین ظرفیت کارشناسی کشور به بهترین نحو استفاده شود.