محمد امین خدابش| بورس طی روزهای اخیر رکود متفاوتی از خود نشان داده است.
بازاری که در هفته های اخیر به شدت تحت تاثیر دخالت های نابهنگام دولت قرار گرفته بود، اکنون با بی توجهی به اتفاقات حاشیه ای مانند افزایش قیمت جهانی و افزایش قیمت دلار، نسبت به بهبود وضعیت بازار به طرق مختلف ابراز نگرانی کرده است.
دیروز ادامه توقف نمادهای خودرویی نشان داد که بازار عملا در برابر تصمیمات اقتصادی سایر نهادها آسیب پذیر است و تا کاهش ریسک های قانونی آن و نهادینه شدن ساختارهای تولید نمی توان منتظر چرخش بورس و بازگشت سرمایه گذاران بود. اما دلیل عدم واکنش معامله گران به متغیرهای بنیادی چیست؟
کاهش قیمت سهام
بورس این روزها نکات جالبی را نشان می دهد. به نظر می رسد این بازار در روزهای اخیر وارد مرحله جدیدی از معاملات خود شده است و همانطور که قبلاً شاهد بودیم دیگر به متغیرهای مختلف پاسخ نمی دهد.
دیروز همزمان با آخرین روز معاملاتی هفته، شاخص بورس بیش از 10 هزار واحد افت کرد و اگرچه تنها در 2 روز به سطح یک میلیون و 400 هزار واحدی بازگشت، اما بار دیگر به زیر آن سطح عقب نشینی کرد. در 2 ماه گذشته بازار سهام 5 بار حول این حد نوسان داشته است.
بر این اساس افت 0.75 درصدی نماگر اصلی بورس تهران باعث شد تا در پایان معاملات روز چهارشنبه به محدوده یک میلیون و 394 هزار واحدی برسیم. البته چنین افتی لزوماً به این معنا نیست که شاخص بورس در روزهای آتی به نوسانات مکرر و بالا و پایین تا سطح 1.4 میلیون واحد ادامه ندهد.
بر اساس آنچه پیش از این گفته شد، نشانه هایی از بی توجهی بورس به عوامل بنیادی روزهای اخیر دیده می شود. این وضعیت در روز چهارشنبه نیز ادامه یافت و عملاً بازار را نسبت به متغیرهای خارجی واکنش نشان نداد.
بر این اساس، بیراه نیست اگر بگوییم نوسانات بیش از حد بازار در اطراف این منطقه باعث تضعیف بازار شده و فعالان آن را به احتیاط واداشته است. البته حتی اگر این عامل را مهم بدانیم، نمی توان آن را تنها دلیل شرایط فعلی دانست.
از دلار عقب نشینی کنید
بازار سهام دیروز در شرایطی بیش از 10 هزار واحد افت کرد که دلار به بالاترین حد خود در 13 ماه گذشته رسید. بررسی روند توسعه بازار ارز طی دو هفته گذشته نشان می دهد که این عامل مهم در این مدت کوتاه با وجود بازگشت کوتاه مدت به کانال 26 هزار تنی نمی تواند در آن باقی بماند و در نهایت کاهش شدید قیمت آن. شما می توانید بشنوید که چگونه بازار در جهت مخالف است.
این رفت و برگشت تا جایی پیش رفت که نه تنها کانال های 27 و 28 هزار تومانی، بلکه کانال های 29 هزار تومانی نیز در مدت کوتاهی در نمودار دلار فتح شد و مشخص نیست پارگی این ارز قدرتمند تا چه حد می خواهد خود را تطبیق دهد. به 4 تریلیون تن نقدینگی.
همه اینها در شرایطی اتفاق افتاد که فعالان بورس همواره قیمت دلار را عاملی کلیدی در معاملات خود می دانند. بسیاری بر این باورند که تشدید بی مورد ریسک های سیستمیک، به ویژه عوامل داخلی، به این امر کمک کرده است.
اما ذکر این نکته ضروری است که قیمت دلار در بازار آزاد همواره با نرخ نیم دلار (معیار محاسبه درآمد شرکت ها) تفاوت چشمگیری داشته است و بعید است که بازار پس از مدت ها در نهایت حق را اندازه گیری کند. در جهت اشتباه قدم بردارید ارزش سهام در نظر گرفته شده است.
از بازار جهانی تا بازار بدون گاز
اما عامل مهم دیگری که امروزه در محاسبات بازار به آن توجه نمی شود، افزایش قیمت در بازارهای جهانی است. بر این اساس دیروز قیمت مواد اولیه مانند مس، نفت و اکثر فلزات رنگین در اواسط معاملات افزایش یافت. این در حالی است که دیروز قیمت دلار در بازار که از قضا کالایی محور است، بدون تفاوت محسوس نسبت به روزهای گذشته به کاهش خود ادامه داد.
به نظر می رسد اخبار قوی در مورد گاز صنعتی باعث شده فعالان بازار دیگر توجه چندانی به وضعیت بازار جهانی نداشته باشند و در پس زمینه ریسک های مختلف راه خود را به سمت نقاط پایین تر تابلو باز کنند. البته چنین رویکردی غیرطبیعی نیست و کاملاً منطقی به نظر می رسد.
گفته می شود با وجود موافقت آنها برای تزریق سوخت مایع (نفت کوره یا گازوئیل) در برخی صنایع، برخی دیگر مانند فولاد، عملاً حجم کمی از مواد اولیه خود را با این نوع سوخت و در نتیجه در نبود گاز کافی پوشش می دهند. با مشکلاتی در فرآیند تولید مواجه است.
همانطور که وزیر نفت در روزهای اخیر خاطرنشان کرد، محدودیت گاز در بخش صنعتی به ویژه در صنعت سیمان از چند روز گذشته آغاز شده است، اما تلاش شده تا با استفاده از مایعات، زیان های ناشی از این اتفاق جبران شود. . سوخت این در حالی است که سبحانی، رئیس انجمن صنعت فولاد به شبکه گفت: بیش از 90 درصد گاز مصرفی صنعت فولاد مربوط به فرآیند تولید فولاد است و تنها 10 درصد آن به عنوان سوخت مصرف می شود.
وی ادامه داد: برای این 10 درصد میتوان از سوخت جایگزین استفاده کرد، اما برای 90 درصد گاز مورد نیاز برای فرآوری فولاد، ماده جایگزین نداریم و وقتی گاز قطع میشود، دیگر فولاد تولید نمیشود.
با توجه به اینکه تعطیلی ماشینآلات و کورههای این صنعت به طور قابل توجهی به روند درآمدی شرکتها لطمه وارد میکند، مشخص نیست که تهدید تولید فولاد تا چه اندازه بر سودآوری آنها تأثیر میگذارد، اما واضح است که تغییری در مسیر فعلی آنها نخواهد بود. بدون ریسک برای سهامداران
آهنگر کرد در بلخ ….
اما جدای از همه اینها، بورس در روزهای اخیر درگیر عامل مهم دیگری نیز بوده که اگر بگوییم بیشترین تاثیر را در بی علاقگی سرمایه گذاران داشته است، احتمالا اغراق نمی کنیم. بازار سهام که در هفته های اخیر به مسیر صعودی بازگشته بود، پس از تصمیم بسیار غیرعادی مقامات دولتی که تنها در 24 ساعت به تصمیم خود بازگشتند و قیمت خودرو را بازگرداندند، دوباره منفی شد.
این در حالی است که این روش قیمت گذاری در سال های اخیر مشکلات زیادی را برای صنعت خودرو ایجاد کرده و حتی 80 هزار میلیارد تن فولاد از این محل را به سه خودروساز بزرگ وارد کرده است. به غیر از صنعت خودرو، تعداد زیادی صنایع دیگر در بورس فعال هستند که بقا و سودآوری آنها تنها به تصمیمات کارکنان دولت بستگی دارد و از قیمت گذاری تا تهیه مواد اولیه، هر یک از آنها تحت تأثیر شرایط فعلی قرار دارند. .
به همین دلیل گشایش بازار در روز شنبه دو هفته پیش منجر به کاهش شدید قیمت سهام شد و هر وعده ای اجازه بازگشت بازار به حالت عادی را نداد. به گفته بسیاری از فعالان خرد و کلان بازار، این امر ریسک بازار را افزایش داده است و از آنجایی که سرمایه گذار به عنوان یک ریسک سیستمی در چنین تصمیمات پرنوسانی شرکت نمی کند، دیگر نمی تواند به راحتی به حرفه ای بودن کارکنان تکیه کرده و تصمیم گیری کند. مطمئن باشید.
در عین حال نحوه برخورد ناشران خودرو و سازمان با سهامداران و ذی نفعان بازار جالب است و به نظر می رسد هیچکس قصدی برای بازگرداندن این نمادها به تابلوی معاملات ندارد. دیروز اعلام شد که بازار باید تمدید توقف نمادهای خودرویی را تحمل کند. وجود چنین اخباری به این معناست که نه سازمان بورس می تواند این نمادها را مجبور به حضور در تابلو کند و نه خودروساز عملا توانایی حل مشکل نماد خود را دارد.
نهاد تصمیم گیری که همه این مشکلات را به وجود آورده بود، پس از گذشت بیش از دو هفته تصمیمی برای تغییر قیمت خودرو نگرفت.
این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی، نهاد تنظیم کننده بازار به عنوان یک نهاد تصمیم گیرنده در این زمینه در تمام مدت حضور خود در اقتصاد ایران نتوانسته حتی یک تصمیم مفید برای صنعت خودرو و به گفته بسیاری از اقتصاددانان حتی وجود آن اتخاذ کند. مضر برای تولید کنندگان و مصرف کنندگان؛ مشخص نیست چرا در دولت سیزدهم که باید به تخلفات پایان می داد، وزن این کارخانه اینقدر متنوع بود و منافع میلیون ها سهامدار و جو روانی کل بورس با 50 میلیون کد فعال را به همراه داشت. به آن گره بخورد.
خروج از نقشه راه
به نظر می رسد بازار در حال حاضر قصد خروج از این وضعیت را ندارد. به نظر می رسد سیاستمداران چون با سازوکار اقتصاد و واقعیت های کشور آشنا نیستند، نمی توانند کار زیادی انجام دهند.
دیروز عنوان شد که پیشنهاد وام 100 میلیونی به مالباختگان در بورس، چون ردیف بودجه ای وجود ندارد، عملا جواب نمی دهد. این موضوع تا جایی مطرح شده است که حتی در صورت ارائه بودجه مورد نظر، کشور بتواند بار مالی این گونه پروژه های پوپولیستی را تحمل کند.
با این حال، اگرچه در کوتاه مدت امیدی به وضعیت فعلی وجود ندارد، اما در بلندمدت می توان راه برون رفت از شرایط فعلی را هموار کرد که توجه به چند موضوع مهم را می طلبد.
ابتدا باید نقش بازار اولیه در تامین مالی پروژه های مهم از طریق کانال بازار ثانویه یعنی بورس تقویت شود. در همین راستا دیروز تصاحب یک شرکت پروژه محور با 5 زیرمجموعه اصلی با موضوع فعالیت در زنجیره فولاد با یک دوره 15 روزه آغاز شد و با توجه به جذابیت بالا صبح چهارشنبه با 930 میلیارد تن نقدینگی به پایان رسید.
به گفته کارشناسان، چنین رویکردی را می توان الگوی موفقی برای ادامه مسیر بازار سرمایه دانست و آنها را زمینه ساز توسعه اقتصاد ملی، حرکت به سمت این نوع تامین مالی که مستقیماً از تولید حمایت می کند، کرد.
واکنش بازار این طرح حاکی از آن است که در صورت عرضه سهام در دارایی های پایه، نه تنها سرمایه گذاری های بلندمدت با ناامیدی سرمایه گذاران مواجه نمی شود، بلکه مورد توجه قرار می گیرد.
مشکل دیگری که در بلندمدت می تواند وضعیت بورس را بهبود بخشد این است که باید از افزایش شفافیت بازار و جلوگیری از انسداد نقدینگی از طریق مشکلاتی مانند توقف سهام جلوگیری کرد. اتفاقی که برای سهام خودروسازان افتاده به خوبی نشان می دهد که نه تنها بازار مالی، بلکه تمامی نهادهای دخیل در اقتصاد نیز نیازمند تغییر قوانین و ارتقای کارایی خود هستند.
همانطور که قبلاً اشاره شد، توقف نمادها باعث افزایش بی اعتمادی و فرار سرمایه از بازاری می شود که اگر الگویی برای نقدینگی در مقابل سایر بازارها نباشد، دیگر نمی توان برای بهینه سازی ریسک به آن اعتماد کرد.
چهارشنبه در بورس از طریق آمار
همزمان با تسلیم شدن شاخص بورس تهران در آخرین روز کاری هفته، شاهد انتقال 155 میلیارد و 602 میلیون تنی سهام در مسیر واقعی به حقوقی بودیم. این در حالی است که گروه خودرو و تولید قطعات در غیاب خودروسازان بزرگ با ورود 9.4 میلیارد تن سرمایه گذاری واقعی همراه بود.
از سوی دیگر، فلزات اساسی شاهد واگذاری سهام به ارزش 35 میلیارد تن در مسیر حقیقی به حقوقی بود. شرکتهای صنعتی چند رشتهای نیز در فرآیندی مشابه ۳۲ میلیارد تنی دچار نشت سرمایه خرد شدهاند.
در روزی که شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با افت 0.75 درصدی از 340 نماد معامله شده، قیمت پایانی 95 سهم (28 درصد) مثبت و 232 سهم (68 درصد) در سطوح منفی معامله شد. در این بازار 24 نماد (70 درصد) به ارزش 103 میلیارد تن صف خرید تشکیل دادند.
از سوی دیگر شاهد تشکیل صف فروش 19 نماد بورسی (60 درصد) به ارزش 84 میلیارد تن بوده ایم. با این حال، در روز افت 0.9 درصدی آیفکس، 141 نماد در فرابورس ایران معامله شد که 37 سهم (26 درصد) مثبت و 103 نماد (73 درصد) منفی بود.
در این بازار 9 نماد (60 درصد) به ارزش 251 میلیارد تن صف خرید تشکیل دادند و در مقابل شاهد تشکیل صف فروش در 13 نماد بورسی (90 درصد) به ارزش 32 میلیارد تن بودیم.
بازار پایه نیز دیروز میزبان 129 معامله نماد بود. از این تعداد 41 سهم (32 درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد 81 سهم (63 درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار 23 نماد (18 درصد) به ارزش 343 میلیارد تن صف خرید تشکیل دادند و صف فروش در این بازار به 53 نماد (41.8 درصد) به ارزش 183 میلیارد تن تقسیم شد.