فرشاد مومنی کارشناس اقتصادی در خصوص موضوعات مختلف اقتصادی اظهار نظر کرد.
بخش هایی از این مصاحبه را بخوانید:
رویکرد دولت آقای رئیسی به اقتصاد کشور چیست؟ مهم ترین چالش ها و فرصت های اقتصادی دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حوزه برنامه ریزی، دولت سیزدهم ابتدا باید به این تفاهم و بلوغ برسد که هیچ اقدام بی برنامه ای نمی تواند مشکلات کنونی کشور را حل کند.
این موضوعی است که در دولت حسن روحانی هم وجود داشت و تا آخر دولت نفهمیدند یا نخواستند بفهمند. دولت سیزدهم نیز همین مسیر را طی می کند و تا به امروز هیچ نشانه ای از حرکت برنامه ریزی شده در دولت دیده نمی شود.
ما در دولت روحانی معتقد بودیم که تعداد بحرانها و چالشهایی که در کشور وجود داشت از حد طبیعی فراتر رفت و این بحرانها جدا و به هم مرتبط نبودند. در نتیجه اگر برنامه ای وجود نداشته باشد که بر پیوند پولی، تجاری، صنعتی و غیره تاکید کند. سیاست هایی که شما لمس می کنید محکوم به شکست هستند.
در دولت روحانی دیده ایم که سیاست های جزایری بدون استثنا منجر به شکست می شود. زمانی که نرخ بهره را به ده برابر متوسط جهانی افزایش دادند، پرسیدند چرا این به دلیل تورم بالا است.
بعد از مدتی که تورم به 30 درصد رسید و رسانه ها و حتی غیرکارشناسان گفتند چرا در حالی که تورم کاهش یافته، نرخ سود تغییر نکرده است.
آیا فکر و اراده ای برای اصلاح مسیری که دولت های گذشته در حوزه اقتصادی طی کردند در دولت سیزدهم وجود دارد؟
علاوه بر فکر و اراده اصلاح، سلامت هم باید باشد. بحث تضاد منافع و بحث فساد در اینجا مطرح است. سؤال این است که آیا در شرایطی که با فساد گسترده مواجه هستیم، آیا سیاست اساساً مؤثر است؟ پاسخ به این سوال حیاتی است که متأسفانه به آن اندازه که اهمیت دارد به آن اهمیت داده نمی شود.
زمانی که یک دولت بدون برنامه قصد دارد مشکلات درهم تنیده را حل کند و اراده ای برای مقابله با فساد به روشی عمدی و پیشگیرانه نداشته باشد، می توانید نشانه نگران کننده ای از تصاحب قدرت باشید.
در قلب همه چالشهای رو به رشد سه دهه اخیر این است که کارمندان هرگز ماهیت موضوع را به روشی روشن و صادقانه بیان نمیکنند. آنها اغلب آدرس های دیگری می دهند، اما در واقع به دنبال مشکلات دیگری هستند.
در چنین شرایطی بحران هماهنگی مشروعیت را می سوزاند، اتلاف و اتلاف ایجاد می کند، بر تعداد بحران ها می افزاید و زمان را تلف می کند. این پیشرفتها دولتها را به قهرمانان جهانی فرصتهای سوزان در سه دهه گذشته تحت Fire State تبدیل کرده است.
آقای رئیسی به این دلیل به قدرت رسید که تنها 7000 صفحه طرح اقتصادی نوشته است. اما در عمل، حتی چند خط از این هفت هزار صفحه نه مرتبط است و نه مفید. از زمان روی کار آمدن دولت جدید هیچ گاه نشنیده ایم که رئیس جمهور و تیم اقتصادی وی به طرح 7000 صفحه ای اشاره کنند.
در چنین شرایطی شاهد تکرار اساسی یک موضوع حیاتی به نام اجرای بی رحمانه همه سیاست های مورد انتقاد دولت هستیم.
اگر به استدلالهای حامیان در جریان تبلیغات انتخاباتی نگاه کنیم، متوجه میشویم که همگی به شوکدرمانی و سیاستهای تورمی حمله کردهاند و با عناوینی مانند خصوصیسازی و بهرهوری به فروش داراییهای فاسد، مشکوک و سرکش بین نسلها حمله کردهاند.
اما در شرایط فعلی همه این سیاست ها اعمال می شود. توجه به این نکته ضروری است که نظام تصمیم گیری کشور هر چقدر هم که به راحتی و یا با تأخیر به مسائل حیاتی رسیدگی کند، شاهد بروز بحران های جدیدی خواهیم بود.
منبع: آفتاب نیوز