محاکمه مرد متهم به قتل همسرش در جریان نزاع خانوادگی ادامه دارد و مرد به قتل همسرش اعتراف کرده است.
رسیدگی به این پرونده از آنجا آغاز شد که مردی ناشناس با مرکز فوریت های پلیسی فارس تماس گرفت و گفت که هنگام عبور از جاده شی مشکوکی را مشاهده کرده و ناگهان خود را مقابل جسد بی جان زن جوانی دید.
با دریافت این علامت، پزشکی قانونی به محل پیدا شدن جسد رفتند و متوجه شدند مقتول که زن جوانی است، ساعاتی پیش کشته شده و سپس قاتل یا قاتلان جسد وی را به این محل منتقل کرده و محل را ترک کردند. سپس. شواهد نشان می دهد که انتقال جسد با از بین بردن شواهد انجام شده است.
جسد با دستور قضایی برای تعیین علت مرگ زن جوان به پزشکی قانونی منتقل شد. پس از انجام آزمایشات لازم، کارشناسان گزارش دادند که این زن بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان خود را از دست داده است.
لحظه ای که توجه کارآگاهان را به خود جلب کرد این بود که مقتول قبل از مرگ در برابر قاتل یا قاتلان مقاومتی نکرد و این نشان می دهد که به دست یکی از آشنایان افتاده است. پس از فاش کردن هویت قربانی، کارآگاهان تصمیم می‌گیرند از شوهر او تحقیق کنند تا بتوانند گره را باز کنند. اما مرد جوان پس از کشته شدن همسرش فرار کرد.
بدین ترتیب برای بازپرسان جنایی شکی نیست که این مرد همسرش را قربانی کرده و سپس به مکان نامعلومی فرار کرده است. حال سوال اصلی این بود که این جوان کجا رفت و برای قدم بعدی چه برنامه ای داشت؟
کارآگاهان به جست و جوی ردی از مرد مظنون به قتل ادامه دادند تا اینکه در نهایت ردی از وی پیدا کردند و موفق شدند متهم را غافلگیر و دستگیر کنند. متهم پس از تفهیم اتهام قتل به پلیس مراجعه نکرد و گفت: روز حادثه مرد غریبه ای وارد خانه آنها شده و همسرش را کشته و سپس متواری شده است.
در بازجویی تکمیلی، مرد نتوانست علامتی در مورد مرد غریبه به پلیس بدهد و توضیح دهد که چرا و چگونه مرد وارد خانه آنها شده و هدفش از جنایت چیست. این نشان می داد که او برای فرار از اتهام سناریویی ساختگی طراحی کرده است.
بازجویی های مداوم مظنون منجر به اعتراف وی شد. مردی که خود را در بن بست قرار داده بود به کارآگاهان گفت: من و همسرم چند سال پیش با هم ازدواج کردیم اما همیشه با هم اختلاف داشتیم و دعواها ادامه داشت. در مسائل مختلف به توافق نرسیدیم.
از این وضعیت خسته شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. زندگی با این وضعیت تقریبا غیرممکن بود و باید راه حلی پیدا می کردم. بالاخره تصمیم گرفتم همسرم را بکشم تا از این وضعیت خلاص شوم. بالاخره یک روز که خیلی عصبانی بودم این نقشه را اجرا کردم.
سپس برای اینکه اثری از خودم باقی نماند، جسد را رها کردم و در جاده های خلوت رها کردم و از خانه مان فرار کردم. فکر می کردم پیدا کردن جسد زمان زیادی طول می کشد و تا آن زمان همه سرنخ ها از بین رفته بودند. از سوی دیگر، با خودم برنامه ریزی کرده بودم که اگر پلیس به من مشکوک شد، یک مرد خیالی را مقصر قتل بدانم. اما در نهایت دستم را گم کردم.
متهم پس از این اعترافات در اختیار بازپرس قرار گرفت و دادسرا جزئیات قتل را تشریح کرد. وی در حال حاضر در بازداشت به سر می برد تا پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی، کیفرخواست و مراحل کیفری صادر شود.
محاکمه شود.